منطقه هورامان زادگاه و مهد پرورش افراد سختكوشی است كه استقامت را از كوههای سر به فلك كشیده آن و لطافت طبع را از انواع گلهای زیبای دامنههای كم نظیر رشته كوههای زاگرس به ارث بردهاند.
واژه ' هورامان ' از دو بخش ' هورا ' به معنی اهورا و 'مان' به معنای خانه و جایگاه و سرزمین تشكیل شده است، بنابراین هورامان به معنای سرزمین اهورایی و جایگاه اهورا مزدا است.
' هور' در اوستا به معنی خورشید آمده و هورامان جایگاه خورشید نیز معنی میدهد، بنا به اعتقاد این مردم روستای ' هورامان ' زمانی شهر بزرگی بوده و مركزیت خاص داشته است و به همین دلیل از آن به عنوان تخت یا مركز حكومت ناحیه هورامان یاد میكنند.
وضعیت خاص روستا از نظر معماری، موقعیت جغرافیایی، چشمههای پر از آب و همچنین مراسم خاص، آداب، رسوم و وجود مقبره و مسجد پیرشالیار به ویژه جمعیت و تعداد سكنه قابل توجه آن نشانگر اهمیت آن در زمان ساسانیان است.
مراسم پیر شالیار از زمانهای بسیار دور در این روستا برگزار شده است و مراسمی كه با ریشه كهن جشن عروسی پیرشالیار ( شهریار) را یاداور میشود.
جشن عروسی پیر شالیار مراسمی بسیار كهن است، اگرچه این مراسم در طول زمان با تغییرات بسیاری مواجه شده، ولی ریشههای كهن اساطیری خود را بخوبی حفظ كرده است.
در منابع مكتوب تاریخی آمده است یك پیر روحانی به نام پیرشالیار از مغان زرتشت نزد مردم اورامان بسیار محترم است و كتابش را به بیگانگان نشان نمیدهند و كلماتش به جای ضربالمثل به كار میرود.
این مراسم هر سال در بهمن ماه، در آغاز چله كوچك، در سه مرحله و طی سه هفته در منطقه اورامانات از توابع شهرستان مرزی سروآباد انجام میشود.
در اولین هفته بهمن ماه، گردوهایی كه از باغ پیر شالیار چیده شده، برای اهالی ارسال میشود و به این ترتیب اهالی از شروع مراسم عروسی پیرشالیار با خبر میشوند.
هر ساله مردم روستا سالگرد ازدواج پیرشالیار را كه آخرین چهارشنبه پیش از پانزدهم بهمن ماه است به همان گونه كه اولین بار برگزار شده است جشن میگیرند.
در این مراسم بامداد چهارشنبه پس از نماز صبح در آن زمان كه كودكان روستا در كوچههای بسیار باریك و برف گرفته ده با فریاد ' كلاوروچنه' به درب منازل رفته، سهم خود را از تنقلات طلب میكنند.
مردان آبادی در شرف آماده كردن حیواناتی هستند كه در طول سال خانواده به دلایلی مختلف نذر كردهاند تا در این مراسم قربانی كنند.
در مراسم پیر شالیار وظایف تقسیمبندی شده است و هر خانوادهای همان كاری را انجام میدهد كه اخلاف او در زمان حیات پیر در مراسم عروسی انجام میداد، بدین معنی كه خانوادهای مسوول نگهداری از احشام نذری و ذبح آنها، خانواده دیگر مشغول پخت و پز آش نذری و ... هر كس وظیفهای بر عهده دارد.
هر سال حدود 30راس گوسفند و بز و دو راس گاو در این مراسم ذبح میشود و خون گرم احشام قربانی شده در حالی كه بر اثر سرما بخار از آن بلند است از بام خانه پیر به بام خانه پایین دست و از آنجا هم بر بام خانه دیگری روان میشود تا در انتها بر بام خانهای یخ میزند.
اهالی این روستا بخشی از گوشت را تقسیم میكنند و بقیه به عنوان آش نذری در منزل پیر پخت میشود و در ظهر چهارشنبه و پنجشنبه بین مردم تقسیم خواهد شد.
مردم این روستا معتقدند این آش هرگز كم نخواهد بود و جمعیت هر چند زیاد باشد كسی با ظرف خالی از منزل پیر نخواهد رفت اما جمعیت همیشه از سر شوق برای گرفتن غذا فشار میآورد.
در خلال انجام مراحل مختلف مراسم كه از چهارشنبه تا پنجشنبه شب به طول میانجامد در خانه پیر به روی مردم باز است و هر كسی میتواند برای زیارت تخت گیوه و تسبیح پیر كه از او به یادگار مانده است وارد منزل شود.
بعد از نماز ظهر دراویش قادری كه به طور عمده از اهالی روستاهای اطراف و روستاهای مرزی عراق كه از سهشنبه شب به این محل آمدهاند بر بام خانه پیر حلقه زده و با آوای عرفانی دف شروع به ذكر و سماع میكنند.
در این میان سالمندان سر رشته ذكر را به عهده دارند و جوانان هراز گاهی در ذكر و سماع معنوی از خود بیخود میشوند.
بعد از پایان مراسم ذكر همگی به مسجد روستا رفته و نماز مغرب را به جماعت میخوانند و نمیتوان كسی را در كوچهها دید در این هنگام مردان در مسجد و زنان در خانههای خود به فرادا تسبیح حق میگویند.
از بامداد روز پنجشنبه ادامه مراسم از سر گرفته میشود و همه در تكاپو و تلاشند و دیگهای بزرگ آش در خانه پیر بر آتش گذاشته میشوند و جماعت به انتظار نهار میمانند.
خانه پیر اتاقی بزرگ است كه در كنار دیوارهای آن سكوهایی برای نشستن ساختهاند و بر ستونهای چوبی اتاق نیز تیرهای چوبی موازی تكیه داده شده تا مردم بر آن بنشینند.
در خانه پیر هر خانواده جای مخصوص خود را دارد و به رغم افزایش جمعیت در این چند صد سال، مساحت خانه هنوز مردم را جا میدهد.
در این خانه هر شخص میتواند فقط در جایی بنشیند كه اجداد او 950سال پیش در آنجا مینشستند.
در این زمان امام جماعت روستا به ارشاد مردم پرداخته و موعظه میكند و برای جوان ترها پیر را به عنوان الگو معرفی میكند و بر تقدم اهمیت آخرت بر دنیای فانی تاكید میكند.
یك هفته بعد از این مراسم یعنی در سومین جمعه بهمن ماه نیز، مردان نانهایی را كه به شكل قرصهای طلایی رنگ از آرد گندم و مغز بادام كوبیده تهیه شده و با گیاهان خشك چون ریحان و سیاهدانه تزیین شده است، بر سر مزار پیر شالیار میبرند و پس از جمع شدن بر سر مزار پیر، نانها را روی هم میریزند و آنها را خرد كرده، با ماست بین حاضران تقسیم میكنند.
هر سال در دومین هفته اردیبهشت، اهالی اورامان و روستاهای مجاور به رسم تبرك و برای شفای بیماران قطعهای از تخته سنگ كنار مزار پیر شالیار را میكنند و با خود میبرند و بر این باورند كه كرامت پیر شالیار باعث تبرك این سنگ شده و سنگ هر ساله دوباره سبز خواهد شد.
بهنظر میرسد این مراسم كه همزمان با جشن سده بر پا میشود یادگار روزگار پرستش مهر در این سامان است.
جشن سده مراسمی است كه در آن ایزد مهر بركت بخشنده را در چهلمین روز زایشش، در آن هنگام كه زمین آغاز به دم زدن میكند، زمانی كه گوسفندان بار بر زمین مینهند، میستاید و با ریختن خون قربانی یاد ایزد حامی دهقانان و تولیدكنندگان را كه با كشتن گاو باعث بركت كشت و دام و روییدن رستنی و گیاهان سودمند و خرمی و شادی ما در زمین میگردد، گرامی میدارد.
پیروان او در محراب های باستانی بقایای متبرك را كه در شمعدان سنگی است بر سكوهای چوبی پاس میدارند.ك/4
533/ 640